معنی (امر.) اسکناس، صورتحساب دادن کبوتران)، لایحهقانونی، قبض، صورتحساب، برات، سند نوک، منقار، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن (چون ,, معنی (امرپ) اسکناس، صورتحساب دادن کبوتران)، لایحهقانونی، قبض، صورتحساب، برات، سند نوک، منقار، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن (چون پ, معنی (اkc,) اsljاs، wmcتpsاf bاbj lfmتcاj)، gاdpirاjmjd، rfq، wmcتpsاf، fch، sjb jml، kjrاc، jmud akadc /ij، jml fjml ik xbj (]mj ,, معنی اصطلاح (امر.) اسکناس، صورتحساب دادن کبوتران)، لایحهقانونی، قبض، صورتحساب، برات، سند نوک، منقار، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن (چون ,, معادل (امر.) اسکناس، صورتحساب دادن کبوتران)، لایحهقانونی، قبض، صورتحساب، برات، سند نوک، منقار، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن (چون ,, (امر.) اسکناس، صورتحساب دادن کبوتران)، لایحهقانونی، قبض، صورتحساب، برات، سند نوک، منقار، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن (چون , چی میشه؟, (امر.) اسکناس، صورتحساب دادن کبوتران)، لایحهقانونی، قبض، صورتحساب، برات، سند نوک، منقار، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن (چون , یعنی چی؟, (امر.) اسکناس، صورتحساب دادن کبوتران)، لایحهقانونی، قبض، صورتحساب، برات، سند نوک، منقار، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن (چون , synonym, (امر.) اسکناس، صورتحساب دادن کبوتران)، لایحهقانونی، قبض، صورتحساب، برات، سند نوک، منقار، نوعی شمشیر پهن، نوک بنوک هم زدن (چون , definition,